Friday, December 24, 2004

اينجا داره برف مي آد

Tuesday, December 21, 2004

زمستان هم شروع شد.مباركه .
من عاشق شروع تازه ها هستم.مثل دفتراي مدرسه ام .اول سال بوي نويي مي داد و من با چه حوصله اي صفحاتش رو با خودكار قرمز خط كشي مي كردم اونم تازه دو خطه كه خوشگل تر بشه.يادش بخير يكم كه از سال مي گذشت خط كشي صفحات شروع به راه رفتن مي كردن .
حالا بگذريم .الان 90 روز داريم تا آخر سال .جون ميده براي شروع يه كار تازه يه كاري كه ادم با خودش قرار بزاره تو اين نود روز تمومش كنه .واي كه چه حس قشنگي داره اگر بتونه تا آخر سال ادامه بده.انوقت يه عيدي حسابي به خودش داده.
الان نمي گم ولي من كار خودم رو ديروز شروع كردم و مي خوام تمومش كنم اگر تموم شد حتما اينجا مي گم
يه فكر خوب .مي خوام يه كتابخونه غير رسمي براي خانمهاي شركت راه بندازم
:))
آروم آروم آروم انگاري اين دل
به يه عشق تازه كرده دچارم
ديگه پيداست از اون چشماي رسوا
كه چه رازي پنهون تو سينه دارم

Sunday, December 19, 2004

موجيم كه آسودگي ماعدم ماست

Saturday, December 11, 2004

چند وقت پيش توي روزنامه ايران خوندم كه يه بابايي رو به جرم كلاهبرداري هاي كلان دستگير كرده اند.بعد جالبيش اينجا بود كه طرف توي زندان هم اروم ننشسته بود و يه كتاب نوشته بود به نام چگونه پولدار شويم
شروع كردن يه كار جديد معمولا با كلي احساسهاي خوب همراهه ولي تموم كردن اون كار و به انجام رسوندنش لذتي خيلي خيلي بيشتر از لذت شروع اون كار داره

Friday, December 03, 2004

سلام زندگي سلام دنيا سلام روزاي آفتابي روزاي برفي روزاي سرد و سلام همه ادماي دنيا
من پر از شورم پر از شادي پر از نشاط دلم مي خواد اين همه شور رو با همه قسمت كنم
انگاردوباره توي خودم متولد شدم .هيچي تغيير نكرده شايد هيچ كس هم متوجه تغييري در وجودم نشه ولي من مي دونم كه اين تغيير وجود داره اونو حس مي كنم ودوستش دارم