Tuesday, March 30, 2010

يه کشف عميق کردم. اينکه آدم ها خودشون رو تکرار مي کنند. به عبارت ديگه آدم ها خيلي به سختي تغيير مي کنند. ممکنه شرايطشون عوض بشه ولي همون آدم قبلي مي مونن
اون موقع که عراق به ايران حمله کرد خيلي ها خونه و کاشونه رو رها کردند و با يه تا لباس تنشون آواره اين شهر و اون شهر شدن. توجنگ زده ها همه قشري پيدا مي شد. آدم هاي فقير و پولداري که الان با از دست دادن سرمايه زندگيشون شبيه هم شده بودند. همه روي خط صفر. ولي بعد از چند سال اونيکه قبلا پولدار بود دوباره پولدار شده بود و اونکه فقير بود دوباره فقير.  يعني با اينکه هردو در شرايط مساوي بودند دوباره بعد از يک مدت به خاطر الگو هاي ذهنيشون دوباره همون آدم هاي قبلي بودند.
الان که مهاجرت کردم هم دقيقا اين رو مي تونم تو آدم هاي دور و برم ببينم. خوشبختانه اينجا خيلي ها هستند که از قبل ميشناسمشون و مي بينم که آدم ها با اينکه اينجا در شرايط مساوي شروع کردند دارند دوباره خودشون رو تکرار مي کنند. اونجا آدمي رو مي شناختم که هميشه خدا از بس غر مي زد که مشکل مالي داره من فکر مي کردم آخي چقدر اينا فقيرند و بدبخت . اينجا که اومدم ديدم اي بابا اون آدم دوباره مثل همون موقع داره حرف مي زنه و با اينکه در آمدش مثل بقيه است هميشه گله داره که پول کم داره و اگر کسي ندونه فکر مي کنه چه قدر بدبخته
يا يکي ديگه رو ميشناختم که اونجا تو سن کم مدير بود و هميشه در حال کار کردن. بگذريم که چقدر حرف پشت سرش بود که فلاني بيسواده و اله و بله . اما اينجا که اومدم مي بينم واقعا اين آدم با بقيه فرق داره. با اينکه 14 ماه تمام بيکار بود اونقدر تو خونه خوند و مدرک ها ي مختلف گرفت که تونست کار خوب بگيره و الانم مي بينم که داره خودشو براي موقعيت هاي بالاتر که تو شرکت خودشون دارند آماده مي کنه آدمي که الان زبانش شايد از بقيه ضعيف تر باشه اما من دوسال ديگشو ميبينم که با اين همه پشتکارش اينجا مثل بلبل حرف مي زنه و دوباره يکي از بالاترين سمت هاي شرکتشو بدست آورده
و اين حقيقت ترسناک منو مي ترسونه خوشبختانه اين وسط هميشه استثنا هم پيدا ميشه ولي خوب تغيير دادن الگو هاي ذهني کار راحتي نيست و چيزي نيست که اگر آدم امروز تصميم بگيره فردا عملي بشه  نياز به اراده قوي داره و عزمي جزم براي تغيير کردن

Tuesday, March 16, 2010

بازم گم شدم. همیشه آدم گم نمیشه. باید شرایط خاصی باشه. نمیشه الکی یهو گم شد. الان شرایط من جوره جوره. گم شدم اساسی. این گم شدن با گم شدن های دیگه توفیر داره. هیشکی نمی فهمه تو گم شدی. فقط خودتی که می فهمی گم شدی. برای همین برای پیدا کردنت کسی دنبالت نمی گرده،کسی تو روزنامه آگهی نمی ده و کسی نبودت رو احساس نمی کنه برای دوروبری ها تو هستی مثل قبل. فقط خودتی که می فهمی گم شدی. تازه خودتم حتی نمی فهمی از کی گم شدی آخه این پروسه گم شدن اونقدر یه ذره یه ذره اتفاق می افته که چشم باز می کنی و می بینی ای دل غافل کار از کار گذشته و واقعا گم شدی و وقتی گم میشی تنها راه نجات اینه که خودت خودت رو پیدا کنی اونم اگر شانس بیاری و بفهمی گم شدی. چون خیلی از گم شده ها هیچ وقت نمی فهمند که گم شدن واگر نتونی خودت رو پیدا کنی اونوقت مجبور می شی تا آخر عمرت تو سرزمین گم شده ها زندگی کنی

Sunday, March 14, 2010

دلم يه عالمه عيد ميخواد