Wednesday, October 18, 2006

هواي حوصله ابريست
درسها شروع شده بهتر از ترم پيش
پازل1000تکه دوباره بروي ميز آمده و من دوباره با پيدا کردن و چيدن تکه تکه هاي کوچک آن در کنار هم در ذهنم طرح زندگي مي ريزم
پاييز يک شبه آمد
گوشتمان تمام شده
سوال ساده آشناي ذهن من" امشب شام چي بپزم"
کلاس ديروز بد نبود
مدولاسيون موجهاي زندگي در کانال شرايط گاه مشکل است
دکور خانه را عوض کردند زيبا شده است
من دلم بکار نميرود
نتيجه امتحان زبان را دو هفته ديگر ميدهند
من دلم تنگ دوران کودکي است
کدام کودکي ؟
اگرمي شد با پاک کن بعضي لحظات راپاک مي کردم چه عالي مي شد
هميشه راه سومي هم هست ولي ما در تحير انتخاب بين راه اول با خودش هستيم
حافظ پشمينه پوش دلم براي ديوانت تنگ شده
بعضي از آدمها حالم را به هم مي زنند
دوست ندارم کسي توي سفره راه برود
جلسه خوبي بود
کاکتوس گل زيبايي است