Tuesday, June 24, 2003

تا حالا شده درگير جريان يه خواستگاري باشيد ، واسطه يه امر خير باشيد و بخواهين دو نفر رو به هم برسونيد دنبال تحقيقات باشيد و مترصد فرصت كه در مورد يه نفر تحقيق كنيد خيلي كار بامزه ايه
منكه سرم برا اين كارا درد ميكنه وسط اين كارا هم كلي اتفاقاي بامزه مي افته يه بار وقتي باردار بودم يكي از دوستامون اومد و با عجله گفت كه من يه دختري رو با مادرش پايين شركت ديدم ميشه بياين برام باهاشون صحبت كنيد ادرسي چيزي بدن بريم خواستگاري من هم پا شدم با اون وصعيتم تا جنبيدم و از اون بالا اومديم پايين عروس خانم پريده بود پسر يسچاره كلي پكر شد
يه بارم يكي ديگه از بچه ها اومد يواش بهم گفت اون خانمه كه ته سالن نشسته كيه گفتم فلانيه خيلي هم دختر خوبيه فقط يه شوهر داره با يه پسر دوساله

No comments: