Sunday, May 04, 2003

اين يكي رو داشت يادم ميرفت يه روز عصر كه از سر كار برگشتم خونه مامان اينا اول زنگ زدم خونه خودمون نبودي يعد گفتم شايد مونده باشي سر كار برا همينم زنگ زدم سر كارت يعد كه اين جوابگو گويا گفت داخلي مورد نظر رو وارد كنيد منم وارد كردم و بعد از چند لحظه تلفن وصل شد همون موقع كه تلفن رو بر داشتن حدس زدم اشتباه وصل شده باشه چون سرو صداي محل كارتو دقيقا مي شناسم بعد يه آقايي گفت بفرماييد منم گفتم با فلاني كار دارم آقاهه گفت دختر جون(با لحني كه انگار من يه دختر بچه هستم و زنگ زدم محل كاربابام مي خوام با بابام حرف بزنم ) اين جا نيست شماره داخليت چنده گفتم اينه بعد گفت دختر خانم يه كم صبر كن بعد انگار خودش زنگ زده بود داخلي تو ، و سراغ تو رو گرفته بود .همكاراتهم بش گفته بودن اومدي .خلاصه اونم به من گفت مي گن اومده خونه.منم كه كلي خندم گرفته بود تشكر كردم و گوشي رو گذاشتم.

No comments: