Saturday, May 03, 2003

ميگن يه نفر از كنار دهي رد مي شد از يك نفر از اهالي پرسيد شما اينجا دكتر داريد؟مرد دهاتي گفت نه .رهگذرتعجب كرد وگفت پس چكار ميكنيد .گفت هيچي به مرگ طبيعي مي ميريم حالا چرا ياد اين موضوع افتادم علتش اينه كه :
پسرگلم مريض شده بود ومنم بردمش دكتر.وقتي دكتر نسخه مي نوشت حسابي حواسمو جمع كردم كه بعدا اشتباه نكنم .يكي از دوا ها رو دكتر نوشت 2سي سي هر 6 ساعت براي 24 ساعت اول و بعد از 24 ساعت هر 8 ساعت . و يك داروي ديگه كه دكتر تاكيد كرد همزمان با داروي اول داده نشود و در فواصلي كه داروي اولو ميدم اين دوا رو بدم.
نسخه رو بردم داروخونه .داروخونه اي همزمان كه داشت نسخه منو مي پيچيد داشت با رفيقش احوال پرسي مي كرد برا همينم روي اون دارويي كه بايد 2 سي سي مي دادم نوشت يه قاشق مربا خوري يكم جا خوردم اونايي كه تو حساب كتاب دارو هستن مي دونند كه يه قاشق مربا خوري ميشه 5 سي سي يعني از دوزي كه دكتر مشخص كرده بود دوبرابر بيشترو اين براي آدم بزرگش مي تونه خطرناك باشه چه برسه به بچه كوچيكش .
گفتم بش اين كه دو سي سي بود .خودشو از تك وتا ننداخت وگفت نه يه قاشق مربا خوري بعدم يواش اونو خط زد و كرد 2 سي سي بدون اينكه صحبتي از روش دادن دارو ها بكنه (با اينكه توي نسخه ذكر شده بود اينو امروز صبحم رفتم ديدم)
حالا چقدر از اين اشتباه ها ميشه بدون اينكه كسي متوجه بشه و چه اتفاقايي مي افته خدا مي دونه.حالا تو رو خدا وقتي مي ريد دكتر حواستونو جمع كنيد كه اگر توي داروخانه اشتباه شد جلوشو بگيريد تا اقلا به مرگ طبيعي بميريد.

No comments: