Wednesday, May 21, 2003

نمي دونم چرا ولي اكثر زناي دور و برم نسبت يه زندگي شون انفعالي عمل مي كنند.حتي اونايي كه براي خودشون تو دوران مجردي يلي بودن و خودشونو كمتر از مردا نمي دونستند بعد از چند سال زندگي مشترك كم كم كنار مي كشن و كاري بكار چيزي ندارن.انگار اقتصاد و سياست دنياي مردانه اي است كه بايد تا ميشه ازشون حذر كرد.تو اين موقع ها من اينقدر حرص مي خورم كه نگو.بابا اين قدر اول زندگي تون خودتونو كنار نكشيد كه كم كم محو بشيد و خودتون هم باورتون بشه كه تو زندگي نمي تونيد كاري از پيش ببريد و كم كم موجودي بشيد كه حرفي براي زدن نداشته باشه.درسته كه زن جنبه زنانه و لطلفت زنانه داره ولي قبل از اون بك انسانه كه مي تونه فكر كنه حرف بزنه و همون قدر كه همسرش مي تونه به جنبه زن بودن اون توجه داشته باشه مي تونه ياد بگيره كه روحشم ببينه يه روح انساني كه ميشه باهاش دوست شد و روحي كه هيچوقت زيباييشو نه با زايمان هاي متعدد از دست ميده نه با شير دادن از ريخت مي افته نه هيچ بلاي ديگه اي سرش مي آد. تازه روز بروز هم زيباتر ميشه ...

No comments: