Saturday, October 25, 2003

اين داستانو خيلي وقت پيش توي اين ميل هاي فورواردي برام فرستادن نويسندشو نمي دونم كيه هركي بوده آدم باحالي بوده اصل فايل رو گم كردم ولي داستانش رو مي تونم دوباره سر هم كنم كه نمونشو اين پايين مي تونيد ببينيد:
يه روزي يه روزگاري يه شهري بوده كه توش فروشگاهي وجود داشته براي خريد شوهر .اين فروشگاه شوهر فروشي براي خريد شوهر دو تا قانون داشته يكي اينكه هر دختر فقط يه بار مي تونسته مراجعه كنه وديگه اينكه يه نفر بايد از طبقه اول شروع كنه و بره بالا و مي تونه هروقت شوهر مورد نظرش رو پيدا كرد باهاش ازدواج كنه ولي اگر به آخرين طبقه برسه و كسي رو انتخاب نكنه ديگه نمي تونه براي خريد برگرده پايين و بايد راهشو بكشه و بره
يه روزي توي اين شهر دو تا دختر تصميم مي گيرن كه براي خريد شوهر مناسبشون به اين فروشگاه مراجعه كنند توي طبقه اول يه پلاكارد مي بينن كه روش نوشته در اين طبقه شوهرايي به فروش مي رسن كه درامد خوبي دارند دو تا دختر مي گن خوبه بريم طبقه بالاتر ببينيم اونجا چه خبره ميرن طبقه بالاتر و مي بينن رو در وروديش نوشته اينجا شوهرايي به فروش ميرسن كه علاوه بر اينكه درامد خوبي دارند خيلي هم خوشتيپ هستند دو تا دختر كه بيشتر ذوق مي كنند مي گن اين جور كه پيداس هرچي بالاتر ميره بهتر ميشه بريم طبقه بالاتر ببينيم چي ميشه خلاصه مي رن يه طبقه بالاتر و مي بينن اونجا روي يه پلاكارد نوشته در اين طبقه شوهرايي به فروش مي رسن كه علاوه بر اينكه درامد خوبي دارن و خوشتيپ هستن توي كار خونه هم كمك مي كنند دو تا دختر كه ديگه داشته قند تو دلشون آب مي شده به هم ميگن بريم يه طبقه بالاترببينيم چه خبره .مي رن يه طبقه بالاتر و مي بينن كه روي يه پلاكارد نوشته در اين طبقه شوهرايي وجود دارند كه علاوه بر اين كه درامد خوب دارندو خوشتيپ هستند و توي كار خونه كمك مي كنند عاشق پيشه هم هستند و روزي صد بار قربون صدقه زنشون ميرن اينجا كه ميرسن ديگه دو تا دوست داشتن از خوشحالي سكته مي كردن احتمالا تو دلشون كلي فهش هم بخودشون مي دادن كه چرا زودتر به اين فروشگاه مراجعه نكردن خلاصه ميگن بريم طبقه آخر اونجا لابد شوهراش معركه است وقتي مي رسن به طبقه آخر يه پلاكارد مي بينن كه روش نوشته" در اين طبقه هيچ نمونه شوهري براي فروش وجود نداره و اين طبقه صرفا براي اين است كه نشان دهيم شما خانمها هيچ وقت به هيچي راضي نمي شويد از اينكه فروشگاه مارو براي خريد انتخاب كرديد ممنونيم خوش امديد" و دو تا دوست با لب و لوچه آويزون راشونو مي كشن و مي رن

No comments: