Wednesday, January 22, 2003

يکم حالم گرفته .نمی دونم واسی چی يعنی دقيقا نمی دونم. يه حس مبهم که مثل خوره دائم داره جونمو می خوره و يه تنگی نفس غريب.شايدم مال خواب ديشبم باشه.اونهمه چوبه دار و آدمايی که سر دار بودن همه جوري بودن از پير گرفته تا جوون زن هم توشون بود و يه عالمه فيل که طناب دار به خرطومشون بسته شده بود و اونا بايد خرطوشونو بالا نگه می داشتن تا مراسم تموم بشه.بعد از اينکه مراسم تموم شد و مرده ها آروم گرفتن يکی از فيلا خرطومشو آورد پايين و پيرمردی که دار زده بودن افتاد رو زمين و پاهاش تکون خورد بعدم مثل گيجو منگا بلند شد و دور و برشو نگاه کرد و من دعا می کردم که زودتر طنابو از گردنش باز کنه تا آزاد بشه.........
بعد هم سايت گلکو که انگار تعبير خواب من بود تو عالم واقعيت



No comments: